کاهش تبعیت از درمان با بروز افسردگی در سالمندان
تاریخ انتشار: ۲۳ فروردین ۱۴۰۳ | کد خبر: ۴۰۱۰۶۳۴۳
عضو هیئت علمی دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی استان کرمانشاه گفت: براساس مطالعات انجام شده در دانشگاه علوم پزشکی، افزایش سن و افسردگی در سالمندان مبتلا به بیماریهای قلبی عروقی، تبعیت از درمان را کاهش و مرگ و میر را افزایش میدهد. - اخبار استانها -
پروین عباسی در گفتوگو با خبرنگار تسنیم در کرمانشاه، اظهار داشت: سالمندی دوره غیرقابل اجتناب و غیرقابل برگشت است و در زندگی هر فردی اتفاق میافتد و براساس جدیدترین تعاریف سازمان بهداشت جهانی، سالمندی از 65 سالگی آغاز میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی عنوان کرد: براساس سرشماری انجام شده در ایران در سال 95 حدود 27.9 درصد جمعیت کشور را جمعیت بالای 60 سال تشکیل میدهند و پیش بینی شده تا سال 2050 حدود دو میلیارد نفر معادل 22 درصد جمعیت جهان سالمند شوند.
عباسی گفت: به طور کلی سالمندی به خودی خود سبب بروز بیماری نمیشود اما به واسطه تغییرات فیزیولوژیک و طبیعی که در دوران سالمندی رخ میدهد بروز برخی بیماریها را تسریع میکند و بیماریهای قلبی و عروقی به عنوان اصلیترین دلیل مرگ و میر سالمندان در جهان و مهمترین بیماری مزمن در سالمندان شناخته شده است.
وی با بیان اینکه افسردگی شایعترین اختلال روانپزشکی مزمن در سالمندان است و براساس مطالعات انجام شده بیش از 50 درصد سالمندان در ایران مبتلا به افسردگی هستند عنوان کرد: تا سال 2030 افسردگی و بیماریهای قلبی و عروقی به عنوان دو عامل مهم ناتوانی در جهان شناخته میشوند.
این محقق کرمانشاهی گفت: تغییراتی که در سالمندی به واسطه تغییرات فردی، اجتماعی و فیزیولوژیک رخ میدهد همچون بازنشستگی، کاهش درآمد و از دست دادن همسر میتوانند عواملی برای افسردگی باشند.
عباسی با اشاره به اینکه افسردگی یکی از مهمترین پیامدهای بیماریهای قلبی و عروقی است و میتواند حدود 30 درصد مرگ و میر را در بیماران قلبی و عروقی افزایش دهد افزود: سالمندانی که دچار بیماریهای مزمن هستند به دلیل عدم درمان قطعی این بیماری و عدم رعایت نکات بهداشتی و درمانی که باید به صورت منظم و طولانی انجام شود و محدودیت های جسمی و کاهش استقلال، فشارهای روانی و استرسهای زیادی را متحمل میشوند که این عامل نیز سبب افسردگی میشود.
وی با بیان اینکه 50 درصد افرادی که مبتلا به بیماریهای قلبی و عروقی هستند دچار افسردگی هستند عنوان کرد: تبعیت از درمان در این گروه سنی و در این نوع بیماریها بسیار اهمیت دارد و این تنها مربوط به مصرف دارو نیست بلکه جنبههای مختلفی از جمله تعهد و اهتمام به درمان و مسئولیتپذیری را شامل میشود.
عباسی گفت: تحقیقات نشان میدهد بیماران قلب و عروق که تبعیت از درمان مناسبی دارند میزان مرگ و میر در در آنها حدود 35 درصد کمتر است گفت: بر این اساس پژوهشی در دانشگاه علوم پزشکی انجام شد که ارتباط افسردگی و تبعیت از درمان در بیماران سالمند بررسی شود.
وی افزود: براساس اطلاعات به دست آمده از بیماران سالمند 60 تا 89 سال حدود 42.6 درصد بیسواد، 44.7 درصد تحصیلات دیپلم و 12.8 درصد تحصیلات دانشگاهی داشتند.
این محقق کرمانشاهی با اشاره به اینکه در جمعیت مورد مطالعه 53.7 درصد درجاتی از افسردگی را داشتند و این افسردگی به مجموعهای از متغیرها از جمله سن و جنس مرتبط بود گفت: براساس این تحقیق با افزایش سن تبعیت از درمان کاهش یافته و با افزایش افسردگی تبعیت از درمان نیز کاهش مییافت.
عباسی افزود: مطالعه روی بیماران نشان داد چنانچه یک نمره از افسردگی در هر سالمند افزایش یابد حدود 1.32 درصد تبعیت از درمان در این افراد کاهش مییابد و همچنین با افزایش سن میزان تبعیت کاهش مییابد.
وی با بیان اینکه استفاده از داروهای متعدد نیز در این تحقیق مورد مطالعه قرار گرفت عنوان کرد: در این بخش سالمندان به سه گروه سالمندان با مصرف کمتر از پنج دارو، بین پنج تا 10 دارو و بیشتر از 10 دارو تقسیم شدند و متوجه شدیم بیمارانی که تعداد داروی بیشتری را مصرف میکردند تبعیت از درمان در آنها بیشتر بود به طوری که بیمارانی که بیش از 10 دارو مصرف میکردند نسبت به بیمارانی که کمتر از پنج دارو مصرف میکردند، تبعیت از درمان آنها 14 برابر بیشتر بود.
عباسی گفت: دوره سالمندی گاهی با بیماریهای مزمن و متفاوتی از جمله دیابت و بیماریهای قلبی همراه است و به پزشکهای متفاوتی مراجعه میکنند و هر پزشک نیز روش درمانی خاص خود را اجرا میکند اما متأسفانه روشهای درمانی مختلف با یکدیگر دیده نمیشود و گاهی خود سالمند نیز درباره مصرف داروهای دیگر به پزشک اطلاعی نمیدهد.
وی افزود: این موضوع سبب بروز مشکلاتی از جمله تداخل دارویی برای سالمندان میشود و گاهی نیز وقتی سالمند مصرف دارویی را آغاز میکند ممکن است با عوارضی همراه باشد اما به پزشک اطلاع نمیدهد و به دلیل بروز عوارض دارو را خودسرانه قطع میکند.
این محقق کرمانشاهی بیان کرد: با توجه به اینکه تعداد قابل توجهی از بیماران قلبی دچار افسردگی هستند لازم است برای درمان مناسب بیماری قلبی، جنبههای مختلف وضعیت بیمار از جمله جسمی، روحی، معنوی و اجتماعی نیز مدنظر باشد.
عباسی گفت: سالمندی دورهای است که با کاهش درآمد مواجه است و عدم استقلال و هزینه تأمین دارو این گروه را تهدید میکند و سیاستگذاران باید حمایتهای ویژهای را از قشر سالمندان به طور ویژه در زمینه درمان بیماریها داشته باشند.
وی عنوان کرد: بیش از 95 درصد مطالعات این را نشان میدهد که سالمندانی که دچار بیماری قلبی و عروقی هستند فاکتورهای مختلفی روی تبعیت از درمان آنها اثرگذار است اما یکی از مهمترین و قطعیترین عوامل افسردگی است و باید سیستم غربالگری وجود داشته باشد که بیماران قلب و عروق در صورت افسردگی درمان شوند.
عباسی گفت: افسردگی در برخی از موارد علائم مشخصی ندارد و به همین دلیل سالمندان مبتلا به بیماریهای قلبی عروقی باید غربالگری شوند و در صورت لزوم به روانشناس ارجاع داده شوند اما متأسفانه هیچ کلینیک تخصصی یا روانشناس و مشاوری در بیمارستانها به این منظور وجود ندارد و سیاستگذاران به منظور جلوگیری از هزینههای بعدی این موضوع را مدنظر داشته باشند.
انتهای پیام/
منبع: تسنیم
کلیدواژه: بیماری های قلبی و عروقی تبعیت از درمان بیماری ها عباسی گفت مرگ و میر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۰۱۰۶۳۴۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پنج راه برای تکمیل «چرخه استرس» و جلوگیری از فرسودگی یا افسردگی
فرارو- آیا میتوانید زمانی را به خاطر بیاورید که پیش از یک رویداد بزرگ زندگی استرس داشتید و پس از آن احساس کردید وزنهای از روی دوش تان برداشته شده است؟ این فرآیند افزایش پاسخ به استرس و سپس احساس آرامش تکمیل "چرخه استرس" را نشان میدهد. برخی از استرسها در زندگی روزمره اجتناب ناپذیر هستند. با این وجود، در استرس باقی ماندن ناسالم است. استرس مزمن باعث افزایش بیماریهای مزمن از جمله بیماری قلبی و سکته مغزی و دیابت میشود هم چنین میتواند منجر به فرسودگی شغلی یا افسردگی شود.
به گزارش فرارو به نقل از کانورسیشن، ورزش، فعالیتهای شناختی، خلاق، اجتماعی و خود آرامش بخش به ما کمک میکند استرس را به روشهای سالم تری پردازش کنیم و چرخه استرس را تکمیل نماییم.
چرخه استرس چگونه به نظر میرسد؟دانشمندان و محققان به "واکنش استرس" اشاره میکنند که اغلب بر واکنشهای جنگ یا گریز تمرکز میکنند. عبارت "چرخه استرس" توسط متخصصان حوزه خودیاری متداول شده، اما از مبنای علمی نیز برخوردار است.
چرخه استرس پاسخ بدن ما به یک رویداد استرس زا است چه واقعی باشد چه درک شده چه فیزیکی و یا روانی ممکن است به دلیل تحت تعقیب قرار گرفتن توسط یک سگ شرور ایجاد شود یا به دلیل دغدغه شرکت در امتحانی در آینده یا به دنبال یک مکالمه دشوار.
چرخه استرس سه مرحله دارد:مرحله نخست درک تهدید است مرحله دوم پاسخ جنگ یا گریز است که توسط هورمونهای استرس مان از جمله آدرنالین و کورتیزول هدایت میشود. مرحله سوم تسکین است از جمله تسکین فیزیولوژیکی و روانی این چرخه استرس را تکمیل میکند.
افراد مختلف بر اساس تجربیات زندگی و ژنتیک خود به استرس واکنش متفاوتی نشان میدهند. متاسفانه بسیاری از افراد استرسهای متعدد و مداوم را خارج از کنترل خود تجربه میکنند از جمله بحران هزینه زندگی، رویدادهای شدید آب و هوایی و خشونت خانگی. باقی ماندن در مرحله دوم (جنگ یا گریز) میتواند منجر به بروز استرس مزمن شود. استرس مزمن و کورتیزول بالا میتواند التهاب را افزایش دهد که به مغز و سایر اندامها آسیب میرساند. زمانی که در وضعیت مزمن جنگ یا گریز گرفتار شده اید نمیتوانید به شکلی واضح بیاندیشید و راحتتر از قبل حواس تان پرت میشود.
فعالیتهایی که باعث لذت موقت میشوند مانند خوردن غذاهای ناسالم استراتژیهای غیر مفیدی هستند که اثرات استرس را بر مغز و بدن مان کاهش نمیدهند. پیمایش در رسانههای اجتماعی نیز راه موثری برای تکمیل چرخه استرس نیست در واقع تاثیری عکس دارد و با افزایش پاسخ استرس همراه خواهد بود.
استرس و مغزدر مغز کورتیزول بالا مزمن میتواند هیپوکامپ را کوچک کند. این موضوع میتواند حافظه و ظرفیت فکر کردن و تمرکز فرد را مختل نماید. کورتیزول بالای مزمن هم چنین فعالیت در قشر جلوی مغز را کاهش میدهد، اما فعالیت در آمیگدال را افزایش خواهد داد. قشر جلوی مغز مسئول کنترل مرتبه بالاتر افکار، رفتارها و احساسات ما میباشد و هدفمند و منطقی است. آمیگدال در واکنشهای انعکاسی و احساسی نقش دارد. فعالیت بیشتر آمیگدال و فعالیت پایینتر قشر جلوی مغز توضیح میدهد که چرا زمانی که دچار استرس هستیم کمتر منطقی و بیشتر احساسی و واکنش پذیر هستیم. پنج نوع فعالیت وجود دارد که میتواند به مغز ما کمک کند چرخه استرس را تکمیل کند:
۱-ورزشهنگامی که ما ورزش میکنیم کورتیزول در کوتاه مدت افزایش پیدا میکند و به دنبال آن کاهش سالم کورتیزول و آدرنالین رخ میدهد. ورزش هم چنین باعث افزایش اندورفین و سروتونین میشود که باعث بهبود خلق و خو خواهد شد. اندورفینها باعث ایجاد احساس شادی میشود و دارای اثرات ضد التهابی است. هنگامی که ورزش میکنید جریان خون بیشتر به مغز و فعالیت بیشتر در قشر جلوی مغز وجود دارد. به همین دلیل است که اغلب پس از پیاده روی یا دویدن میتوانید واضحتر فکر کنید. ورزش میتواند راهی مفید برای تسکین احساس استرس باشد. ورزش همچنین میتواند حجم هیپوکامپ را افزایش دهد. این امر با پردازش بهتر حافظه کوتاه مدت و بلند مدت و هم چنین کاهش استرس، افسردگی و اضطراب مرتبط است.
۲-فعالیتهای شناختی؛ کاهش تفکر منفیتفکر بیش از حد منفی میتواند پاسخ استرس را تحریک کرده یا گسترش دهد. تحقیقاتی صورت گرفته در سال ۲۰۱۹ میلادی نشان داد که رابطه بین استرس و کورتیزول در افرادی که تفکر منفی بیش تری دارند قویتر است. فعالیت بیشتر آمیگدال و تفکر منطقی کمتر در هنگام استرس میتواند منجر به تفکر تحریف شده مانند تمرکز بر روی نکات منفی و تفکر سفت و سخت "سیاه و سفید" شود.
فعالیتهایی برای کاهش تفکر منفی و ترویج رویکرد واقع گرایانهتر میتواند پاسخ استرس را کاهش دهد. در محیطهای بالینی معمولا به این موضوع درمان رفتاری – شناختی میگویند. در خانه این کار میتواند از طریق یادداشت برداری یا نوشتن نگرانیها صورت گیرد. این کار بخشهای منطقی مغزمان را درگیر میسازد و به ما کمک میکند واقع بینانهتر فکر کنیم. یافتن شواهدی برای به چالش کشیدن افکار منفی برای مثال با افکاری، چون "من برای امتحان به خوبی آماده شده ام بنابراین میتوانم بهترین کار را انجام دهم" میتواند به تکمیل چرخه استرس کمک کند.
۳-خلاقیت؛ راهی برای خروج از مرحله جنگ یا گریزفعالیتهای خلاقانه میتواند هنر، صنایع دستی، باغبانی، آشپزی یا فعالیتهای دیگر مانند انجام پازل، شعبده بازی، موسیقی، تئاتر، رقصیدن یا صرفا جذب کار لذتبخش را شامل شود. چنین فعالیتهایی باعث افزایش فعالیت قشر جلوی مغز و افزایش جریان و تمرکز میشوند. چنین فعالیتیهایی سطح استرس بالای نورآدرنالین - آدرنالین مغز را کاهش میدهد. وقتی اینگونه متمرکز هستید مغز فقط اطلاعات مربوط به کار را پردازش میکند و اطلاعات غیر مرتبط از جمله استرس را نادیده میگیرد.
۴- اجتماعی شدن و ترشح هورمونهای احساس خوبصحبت با شخص دیگر، محبت فیزیکی با یک فرد (انسان) یا حیوان خانگی و خندیدن همگی میتوانند باعث افزایش ترشح هورمون اُکسی توسین شوند که یک پیام رسان شیمیایی در مغز است که پیوند اجتماعی را افزایش میدهد و باعث میشود ما احساس ارتباط و امنیت کنیم.
خندیدن هم چنین یک فعالیت اجتماعی است که بخشهایی از سیستم لیمبیک را فعال میکند بخشی از مغز که در واکنشهای احساسی و رفتاری نقش دارد و باعث افزایش اندورفین و سروتونین میشود و خلق و خوی ما را بهبود میبخشد.
۵-خود تسکین دهندگیتمرینات تنفسی و مدیتیشن سیستم عصبی پاراسمپاتیک را از طریق اعصاب واگ تحریک میکند که پاسخهای استرس ما را آرام میکند تا بتوانیم "تنظیم مجدد" را انجام کنیم و کورتیزول را کاهش میدهد. یک گریه خوب نیز میتواند با رهاسازی انرژی استرس و افزایش اکسی توسین و اندورفین کمک کننده باشد. اشکهای احساسی هم چنین کورتیزول و هورمون پرولاکتین را از بدن خارج میسازند. نتایج پژوهشهای پیشین نشان داده اند که کورتیزول و پرولاکتین با افسردگی، اضطراب و خصومت مرتبط است. چه تماشای فیلمی کمدی یا غمگین باشد چه ورزش کردن، روزنامه نگاری یا باغبانی یا تلاش برای حل کردن یک پازل یافتههای علمی نشان میدهند که چرا باید چرخه استرس را تکمیل کنید. انجام حداقل یک فعالیت مثبت در هر روز هم چنین میتواند سطح استرس اولیه ما را کاهش دهد و برای سلامت روان و تندرستی مفید خواهند بود. نکته مهم آن است که استرس مزمن و فرسودگی شغلی نیز میتواند نشان دهنده نیاز به تغییر از جمله تغیر محل کار باشد. با این وجود، همه شرایط استرس زا را نمیتوان به راحتی تغییر داد.